-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 آذرماه سال 1389 20:38
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است تمامی اشعار درج شده در این وبلاگ از سرایشهای منصور گروسی است
-
بیتی از غزل ( دوخته لب )
چهارشنبه 10 آذرماه سال 1389 18:48
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قنداست با بیتی از غزل ( دوخته لب ) لب دوخته ام بسکه ز هجر و غم دل سوخته ام سوزی ز غمت بر دل و جانم که چه اندوخته ام تا دگر دیدار شاد باشید و کامروا منصور
-
مطلع غزل ( تیشه به ریشه )
دوشنبه 8 آذرماه سال 1389 15:08
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با مطلع غزل ( تیشه به ریشه ) ای که دائم با تو شد اندیشه ام تیشه تا کی می زنی بر ریشه ام ؟ تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( یار بی تاب )
چهارشنبه 3 آذرماه سال 1389 19:23
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است مطلع غزل ( یار بیتاب ) بهر دین و کرمت بیش حقیرم مشمار من که تابم چو کتابی شده از هجر تو یار تا دگر دیدار خدا نگهدار شما عزیزان باد منصور
-
غزل ( می پرست )
شنبه 29 آبانماه سال 1389 21:03
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است باز هم برای شما عزیزان دو بیت فی البداهه که امید است غزلی دلنشین گردد دل برفت و جای آن گر می نشست یار ما این دارد و آن هم بدست حیف از آن زیبا رخ دیر آشکار این چنین آمد دل ما را شکست شاد و کامروا باشید منصور
-
بیتی فی البداهه
شنبه 29 آبانماه سال 1389 13:58
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با بیتی فی البداهه سلام شرح عشق و غم دل در ره میخانه مگو سر ما مست می و راز به دیوانه مگو امید است غزلی دلنشین گردد منصور
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 آبانماه سال 1389 20:09
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است عید قربان مبارک اما ای کاش جای قربانی رها ساختن بود این بیت فی البداهه هم تقدیم به انانکه طواف کعبه میکنند اما خدای نخواسته دل یکرنگ ندارند کعبه ی دل بر طواف آور معاف از سنگ شو سنگ و بر شیطان مزن بر خود بزن یکرنگ شو تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
بیتی زیبا و فی البداهه
دوشنبه 24 آبانماه سال 1389 20:35
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با بیتی زیبا و فی البداهه که امیدست غزلی دلنشین گردد بازم امشب یاد یار آمد کنار یادم آمد آن بهار و گل عذار انگار که این غزل میخواهد تبدیل به یاد اوری خاطره ای گردد و آن لب شیرین و روی پر ز شور بر لب جوی و بزیر آن چنار بقیه انهم که سرایش گردید برایتان ابیاتی را خواهم نگاشت همانگونه که...
-
بیتی از غزل ( خراب عشق )
یکشنبه 23 آبانماه سال 1389 13:19
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بیتی از غزل خراب عشق من مست و خراب عشق اویم خلقی به رویش سر تماشاست تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
باز هم با بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنواز گردد
پنجشنبه 20 آبانماه سال 1389 23:04
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با مطلع غزلی فی البداهه تا دگر دیدار ای که یادت همه بر خاطرم افتاده به شور تا به کی بهر وصالت به چنین زجر و صبور ؟ خدا نگهدار شما عزیزان باد منصور
-
بیتی فی البداهه
سهشنبه 18 آبانماه سال 1389 21:50
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است سلام و با بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنشین گردد از دست تو و دل من بیچاره حزینم امید بر آن دارم و روی تو ببینم خدا نگهدار شما عزیزان باد منصور
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 آبانماه سال 1389 21:35
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شما میتوانید اشعار و غزلیات منصور را در بلاگفا بخوانید شاد باشید و همیشه کامروا منصور
-
شعری نو فی البداهه
شنبه 15 آبانماه سال 1389 22:09
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است امشب برای شما عزیزان شعری نو فی البداهه می سرایم امید اندارم از دل برامده و دلنشین گردد نامش : تو بگو من چه کنم ؟ من چه کردم که چنین از تو گلم بی خبرم بلبلی در بدرم نغمه ام نغمه ی عشق درد من درد فراق بر دلم از تو چه شاق می کشم رنج و ستم تو بگو من چه کنم ؟ سفرت دور و دراز ابرویت قبله...
-
بیتی فی البداهه
جمعه 14 آبانماه سال 1389 22:05
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنشین گردد به خیالم نبود جز رخ زیبای نگار همه دم یاد وی و با دل خود در پیکار تا دگر دیدار شاد باشید منصور
-
ابیاتی فی البداهه
سهشنبه 4 آبانماه سال 1389 21:56
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است امشب برای شما عزیزان ابیاتی فی البداهه می سرایم تاب گیسویت مرا بی تاب کرد و ان دو چشمت دیده ام بیخواب کرد دل بدادم تا تو همراهش شوی دادن دل دامنم پر اب کرد مردمان یارم چه گویم ؟ بیوفاست صورتم از دیده ام سیراب کرد گرچه منصور از تو گشتی بس حزین هر شب از رویت نظر مهتاب کرد امید اندارم...
-
غزلی برای فرهنگ شریف عزیز که نوازندگی تارش دلنواز است
جمعه 30 مهرماه سال 1389 18:26
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است غزلی برای فرهنگ شریف که عمرش دراز بادا و همچنان پنجه اش پر توان این غزل هفت بیت است که مطلع ان تقدیم میشود دانی آن کیست بدل راه کند ؟ فرهنگ است شادی آور بشود هر که ز غم دلتنگ است تا غزلی و نظری دیگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی زیبای فی البداهه ی د گر
چهارشنبه 28 مهرماه سال 1389 20:23
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است یادم نرود آن شب و آن روی دلفروز شب بود و ولی بهر من آمد که چو نوروز بیاری خدا غزلی زیبا خواهد شد تا دگر بیت خدا نگهدار منصور
-
تک بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنواز گردد
سهشنبه 27 مهرماه سال 1389 18:10
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است هر شب ز غمت منکه دمی خواب ندارم ای یار جفا کار مکن تاب ندارم تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( دعای سحر )
یکشنبه 25 مهرماه سال 1389 19:37
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با مطلع غزل دعای سحر هر شب بدعای سحری کرده دلم راز و نیازی دستی به درش دارم و گه گاه نمازی کلیه اشعار مندرج در این وبلاگ از سرایشهای منصور گروسی است این غزل ده بیت است تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
غزلی جهت روز بیستم مهرماه و گرامیداشت حافظ شیرازی
سهشنبه 20 مهرماه سال 1389 20:48
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با گرامی داشت بیستم مهرماه روز حافظ شیرین سخن این غزل ده بیت است که مطلع ان تقدیم می گردد بر سر موی تو دل سلسله بازست هنوز لب تو بگشا که دلم غرق نیازست هنوز ابیاتی بیشتر از این غزل را در اسمان شعر و غزل در بلاگفا بخوانید تا دگر دیدار شاد باشید و کامروا منصور
-
مطلع غزل ( شب شتاب )
جمعه 16 مهرماه سال 1389 20:07
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با مطلع غزل ( شب شتاب ) نا دیدن او نه جای خوابست مرا خوابم نبرد به شب شتابست مرا تا دیداری دگر خدا نگهدار منصور
-
تک بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنواز گردد
جمعه 16 مهرماه سال 1389 12:09
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است تاریک شبی بود و شب بی مهتاب فکرم همه با تو بود و با جام شراب خدا نگهدار شما عزیزان همراه باد منصور
-
ابیاتی از غزل ( آب جگر سوز )
پنجشنبه 15 مهرماه سال 1389 19:19
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ساقی بده آن آب دل آرای جگر سوز مطرب تو بزن راه دگر بر دلم امروز دل رفت و سرم برسر ان روی خرابست شیرین تر از آن لب نبود فتنه میندوز منصور دگر کی بتواند نرود راه خیالت ؟ امروز شدم بدتر از آن حالت دیروز مدام شاد باشید و کامروا منصور
-
ابیاتی فی البداهه ( غزل زلف دراز )
چهارشنبه 14 مهرماه سال 1389 11:27
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است خم ابروی تو از بهر نماز آوردند ؟ کس نداند که چرا این همه راز آوردند به که گویم زچه نالم که از آن زلف دراز بهر من غم چه طویل و چه دراز آوردند ؟ این غزل هشت بیت شد شاد باشید منصور
-
مطلع غزل (یار ناشنوا )
دوشنبه 12 مهرماه سال 1389 19:56
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با مطلع غزل ( یار ناشنوا ) که هشت بیت است دل می بری به دو چشمت ز پیکری می خوانمت ز دل و جان مگر کری ؟ اشعار و غزلهای مندرج در این وبلاگ از سرایشهای منصور گروسی است تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( دیوانه )
یکشنبه 11 مهرماه سال 1389 17:35
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با مطلع غزل ( دیوانه ) که ده بیت است دیوانه ی آن بند و کمندت منم ای یار دیوانه ترم کردی و رفتی بر اغیار تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( چشم و چراغ )
جمعه 9 مهرماه سال 1389 14:43
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است مطلع غزل چشم و چراغ این غزل : دوازده بیت است روی تو مرا راحت در دل دارد چشمت ببرم چراغ منزل دارد تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
بیتی از غزل ( بر باد رفته )
چهارشنبه 7 مهرماه سال 1389 19:53
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است دل ببردی و مرا باد فنا در گیرست همه شب ناله ی منصور عجب شبگیرست تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( مهربیدار )
یکشنبه 4 مهرماه سال 1389 19:28
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است روی تو عجب بار غمی داده بدستم دوشینه ز مهرت همه بیدار نشستم تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
دو بیت از غزل ( مهر ایران )
دوشنبه 29 شهریورماه سال 1389 18:55
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بر دیده ی عاشقان بیدار هر لحظه ی عارفان تب دار برصفحه ی هرکتاب مستور بر جام شراب و آب انگور تا دیگر دیدار خدا نگهدار منصور