این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
این همه جور و جفایت از چه باشد ؟ از چه روست ؟
نا ندارم تا بگویم دشمنم گشتی تو دوست
تا دگر روز خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
رقص مرگم را کسی کی دیده جز این سرنوشت ؟
ســر نوشتی که برایم بایدش از ســـر نوشت
این غزل هشت بیت است ابیات بیشتر در اسمان شعر بلاگفا منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گر کمر خم کردم از عشقت هنوز
دارم از مهرت بسی من ساز و سوز
تا دگر بار شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
شب من می گذرد گر چه از آن بی خبری
بر امیدم که کشی همچو منم در بدری
تا بار دگر دل زیبا پسند شما شاد باد منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
می ندارد مستی آن چشم و رو
مستی چشمت ز می برد آبرو
شاد باشید و خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
حکم اگر یار کند سر بنهم بی انکار
که بر این کار نه انکار بود نی گفتار
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دیوانه شدم گر چه از او هم نظری نیست
حیرانم از ین حالت زار و خبری نیست
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بوی گل یاد آورد طعم بناگوش تو را
غصه ها دارم ندارم ز آنکه آغوش تو را
این غزل هفت بیت است تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
هر آنکس را که در سینه دلی هست
چو دیده روی تو دل داده از دست
این غزل شش بیت است تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
شدم بند آن ماه زرین کلاه
چه ماهی که دل برده با یک نگاه
این غزل هشت بیت است تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
روی ماه تو صنم شمع شبستان منست
شاهد خلوت تو دیده و دستان منست
این غزل ده بیت است منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
کلیه اشعار و غزلهای این وبلاگ از سرایشهای منصورگروسی است
با بیتی از یک غزل
ناز زیبا رو کشیدن مشکلست
لکن این دل میکشد با سوز و ساز
اشخاص با اصالت و با شخصیت
اصالت امانتداری را در نقل اشعار و نوشته های دیگران را رعایت میکنند
تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بیتی از بیتم نمی آید ز سر
بسکه گردیدم ز عشقت در یدر
بیت اول بمعنای بیت شعر و بیتم بمعنای خانه ام است
ابیات بیشتر از این غزل در آسمان شعر و غزل در بلاگفا خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دیده بر راه تو گر خیره و هم گشته سپید
جان فدای قدمت ای که تو چون دیده ندید
ابیات بیشتر از این غزل را در اسمان شعر در بلاگفا بخوانید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
اگر بر بر نشد تخم امیدم
قسم ها می خورم جز غم ندیدم
دوستان عزیز ادامه این غزل را می توانند با در خواست رمز
در اسمان شعر و غزل در بلاگفا ملاحظه بفرمایند
تا دگر بار خدا نگهدار منصور