این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
عالمی دنبال دل دل محو اوست
کو به کو اندر پی اش در جستجوست
تا دگر بار شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
اگر او از برم رفته زیانش را نمیخواهم
که رازی دارد او با من عیانش را نمیخواهم
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دل من بی گل رویت چه غـــریبانه بمـــرد
هر شب از هجر رخت چشم من استاره شمرد
تا مطلع و بیت دگر ای یار وفا دار همواره خدای تو بود یار و نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گر چه آمد یک سخن با ما نگفت
از نگاهش صد هزاران گل شکفت
ابیات بیشتر در اسمان شعر و غزل بلاگفا منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بر طاق و رخ ماهـرخی گاه نمازست
ایدل منشین هلهله کن وقت نیازست
تا دگر روز بهروز باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
اگر شک بر دلم داری نهانی امتحانش کن
ز بهر خود تو ای جانا دو چشمت را نهانش کن
دل زیبا پسندتان شاد باد منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
آسمان شعر و غزل در بلاگفا با مطلع غزلی زیبا بروز شد
تا بار دگر شاد مانید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
شبی تاریک و ره باریک و من زار
خــــدایا رحمتی رو شد به دیوار
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
صورت از یارست و دل دنبال اوست
خانه خانه کوچه کوچه کو به کوست
تا بار دگر بیت دگر شاد بمانید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ز هر چشمی که دیدم من چه با خود بر سر جنگم
به سیلی صورتم سرخ و ز پا دائم چه می لنگم
تا بیت دگر باد خدای تو نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
آن چنان از گل روی تو ز خود بی خبرم
که نه سر ز پا شناسم نه که پایی ز سرم
تا مطلع و بیت دگرم باد خدای تو نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بهارست و یار و در اندر کنار
و گر نه مرا با بهاران چکار ؟
خدا حافظ ای یار شیرین عذار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گره مزن تو بر این مشکلی که من دارم
خدای من بداند و من ز ین دلی که من دارم
تا دگر بار بخت یار و خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
نگاهم بر قـــدی مه پیــکر افتاد
چه چشمی دیده ام ای داد و بیداد
شاد روزگار باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
تا کی عشاق تو باید سوخته ؟
ای نجـــابت در دلت اندوخته
مدام دلشاد باشید منصور