این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
رو قد ما را ببین شد ز غمت چون کمان
تا به کی از آن قدت من بکشم ؟ الامان
و بیتی بداهه
مادام به دام تو گــــرفـــــتار چـنـــیـنم
پنهان چه کنم زار و چنین گوشه نشینم
تا مطلع و بیت دگر ای یار وفادار
شادی ببرت باد خدای تو نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ای کمانکش با کمانم بیش از این بازی مکن
تو گر ابرو در کمـــانی من کــمر اندر کمـــان
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دستم نمی رسد که کشم بر کمان تو
با کس چه گویم از لب و زیبا دهان تو
تا بار دگر خدا نگهدار منصور