این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
باد بهـــــار آمد و یاد نگارم کــــــنار
تا که خـــبر آردم از گل و روی نگار
کز پی آن ســلسله بــــوی عبیر آیدم
سلسله وار آورد نغمه ی خوش را هزار
سعی من این بود و هست تا که بگیرم کنار
تا چـــه رســد بنده را لطف خداوندگار
گــــر بنماید رخ اش یا به جفا بر زند
رحمت از او باشدی ما به دل امیدوار
و ر چه ز منصور شد بی نگهش دم قرار
عاشق اگر صادقست غم بخورد آشکار
تا دگر بار دل زیبای شما بهاری باد منصور
دوست عزیز
با تشکر از حضور شما در دیزباد وطن ماست.
بنده معمولا پاسخ دوستان را هم در ذیل مطلبشان و هم در وبلاگشان منعکس می کنم.
با تشکر از یادآوری خوبتان
سلام برادر خوبم






خوبید؟
خوشحالم ک نظرات رو باز کردید من همچنان خواننده ی اشعار زیبایتان هستم