این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
من نه آنم که کشم ناز تو را بار دگر
گر نشینی همه دم بر سر بازار دگر
تا دیداری دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
روزی که مرا به دم بریدند
نافم به رخ ام غمم ندیدند
معلوم نشد چرا ز عشقت
جــــامی ز بلا برم خریدند
هی ناله زدم به گاه زادن
دستی به سر دلم کشیدند
این غزل چهارده بیت است شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دلم از دیدن رویش به گدازست هنوز
بر خم ابروی او غرق نیازست هنوز
تا سرایشی دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
آنچه بدیدم از او جمله جمال و نکوست
در طلبش هر شبی بس زده ام دوست دوست
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
همچو آن گل به چمن گرچه ندیدست کسی
عاشق روی گلش نی که منم کشته بسی
تا دگر بار شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
استخوان می سوزد از خوان غمت
جان فدا می کردم ار می دیدمت
تا سرایشی دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ای دیده چه دیدی که چنین دل به فغانست ؟
حالی شده بر من که بهارم چو خزانست
تا دگر سرایش شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
آنکه مـــرا دم دلــم برد مــرادم نداد
و ز رخ او غصه ای در دل و جانم فتاد
این غزل هشت بیت است منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دلبر خفا رود و تو گویی برابرست
دل بر هوای دیدن رویش به مجمرست
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
خواهم شدن بکوی تو با گریه و به آه
شاید اثر کـــند بدهی یکـدمم پناه
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گشتم به عشق ملتمس دلبری چو ماه
جامی میان خانه و جامی به خانقاه
این غزل ده بیت است منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
مرغ دلم کش مده از لب بامت نگار
تا ز ورای حجاب بینمت ای گلعذار
این غزل ده بیت است تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ترسم که بمیرم من از این رنج جگر سوز
روزم شده شب کی بشود شب ز غمت روز ؟
تا سرایشی دگر دل زیبا پسند شما شاد باد منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گر رســـد صــــد بی قرار دلبرم
و ر نباشد زجر هجرش می خورم
این غزل از دل برخاسته دوازده بیت است منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
سوی گیسویش دلم بی تاب شد
چشمم از نادیدنش بی خواب شد
این غزل ده بیت است ابیاتی از انرا در اسمان شعر در بلاگفا بخوانید منصور