این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
غزلی برای فرهنگ شریف که عمرش دراز بادا
و همچنان پنجه اش پر توان
این غزل هفت بیت است که مطلع ان تقدیم میشود
دانی آن کیست بدل راه کند ؟ فرهنگ است
شادی آور بشود هر که ز غم دلتنگ است
تا غزلی و نظری دیگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
یادم نرود آن شب و آن روی دلفروز
شب بود و ولی بهر من آمد که چو نوروز
بیاری خدا غزلی زیبا خواهد شد تا دگر بیت خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
هر شب ز غمت منکه دمی خواب ندارم
ای یار جفا کار مکن تاب ندارم
تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
با مطلع غزل دعای سحر
هر شب بدعای سحری کرده دلم راز و نیازی
دستی به درش دارم و گه گاه نمازی
کلیه اشعار مندرج در این وبلاگ از سرایشهای منصور گروسی است
این غزل ده بیت است تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
با گرامی داشت بیستم مهرماه روز حافظ شیرین سخن
این غزل ده بیت است که مطلع ان تقدیم می گردد
بر سر موی تو دل سلسله بازست هنوز
لب تو بگشا که دلم غرق نیازست هنوز
ابیاتی بیشتر از این غزل را در اسمان شعر و غزل
در بلاگفا بخوانید
تا دگر دیدار شاد باشید و کامروا منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
با مطلع غزل ( شب شتاب )
نا دیدن او نه جای خوابست مرا
خوابم نبرد به شب شتابست مرا
تا دیداری دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
تاریک شبی بود و شب بی مهتاب
فکرم همه با تو بود و با جام شراب
خدا نگهدار شما عزیزان همراه باد منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ساقی بده آن آب دل آرای جگر سوز
مطرب تو بزن راه دگر بر دلم امروز
دل رفت و سرم برسر ان روی خرابست
شیرین تر از آن لب نبود فتنه میندوز
منصور دگر کی بتواند نرود راه خیالت ؟
امروز شدم بدتر از آن حالت دیروز
مدام شاد باشید و کامروا منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
خم ابروی تو از بهر نماز آوردند ؟
کس نداند که چرا این همه راز آوردند
به که گویم زچه نالم که از آن زلف دراز
بهر من غم چه طویل و چه دراز آوردند ؟
این غزل هشت بیت شد شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
با مطلع غزل ( یار ناشنوا ) که هشت بیت است
دل می بری به دو چشمت ز پیکری
می خوانمت ز دل و جان مگر کری ؟
اشعار و غزلهای مندرج در این وبلاگ از سرایشهای منصور گروسی است
تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
با مطلع غزل ( دیوانه ) که ده بیت است
دیوانه ی آن بند و کمندت منم ای یار
دیوانه ترم کردی و رفتی بر اغیار
تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
مطلع غزل چشم و چراغ
این غزل : دوازده بیت است
روی تو مرا راحت در دل دارد
چشمت ببرم چراغ منزل دارد
تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دل ببردی و مرا باد فنا در گیرست
همه شب ناله ی منصور عجب شبگیرست
تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
روی تو عجب بار غمی داده بدستم
دوشینه ز مهرت همه بیدار نشستم
تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور