این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
در دام و بلای او گـرفتار
زانو به سر و گهی به دیوار
مطلع و مقطع یک غزل نام غزل (( مست الست ))
دست از غم یار ار چه نشُستیم نشَستیم
تا مست می و روی وی از روز الستیم
هر جا سخن از روی نگارست و ز منصور
چشم از همه عالم چه ببستیم و نبستیم
تا سرایشی دیگر شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
تا مست می و روی وی از روز الستیم
دست از غم یار ار چه نشستیم نشستیم
هر جا سخن از روی نگارست و ز منصور
چشم از همه عالم چه ببستیم و نبستیم
این غزل هشت بیت است تا دگر بار شاد باشید منصور