این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
آستین بر چشم و پیراهن ز مصر آورده اند
تا به بوی یوسفش یعقوب نابینا بدید
و بیتی از یک غزل از دل برخاسته
روزی که بدادند به ما جام غم یار
پوشیده نمودند بر آن دیده ی اغیار
تا دیگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
شهدی شکری تو انگبینی
از چشم بدی نظــر نبینی
و آندم که به دیده خواب داری
صد حور و پری در آستینی
تا مطلع و بیت دگر ای یار وفادار شادی ببرت باد خدای تو نگهدار
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
با باد صبــا تو همنشینی
صد یوسف و دل در آستینی
دل زیبا پسندتان شاد باد منصور