این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
کشته صد داری تو گر از این قبیل
عیننی عـــند الفراقک سلسبیل
تا بار دگر بهار دل باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
هـــزار بار اگـــر توبه بشـــکنم بازم
چو آن لبش به لب آید ز آن سرافرازم
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
چت روم فیس بوک گوگل تویتر گوگل تالارگفتگو
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بازم این دل آتشی از سر گرفت
دیده چشمش دید و غم پیکر گرفت
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
آن گونه خراب عشق یارم
دل بر دگران نمی سپارم
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
چو دیدم روی او دل باز مالید
ز نا دیدن چه گویم دل بنالید
تا سرایشی دیگر دلشاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
منکه بی می مستم و شوریده گشتم بی شراب
شب شده یک دم ببینم من رخت را هم بخواب ؟
تا دگر بار شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
با که گویم کز تو حالی دیگرم امشب ؟
عاشقم اما به تو عاشقترم امشب
تا بیت دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بر لب آمد جان و لب جانانه را بر خود ندید
کــــز همه ببریده ام اما ز تو نتــوان برید
بقیه این غزل را در اینجا بخوانید http://asemanesher.blogfa.com/post-193.aspx منصور