این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دلم پر درد و پر رنجست
نمیدانم کجا گنج است
من آن خلوت نشین در زیر مهتابم
همه شب بهر او بی خواب بی خوابم
در این بیغوله ی تاریک بس ناجور می خوابم
در این سرمای جانسوز و شب دیجور در خوابم
صدای زوزه ی گرگی ز دورا دور می اید
دلم در شور می اید
عجب پر درد و پر رنجست
این شعر نو و بداهه سرایی بسیار طولانی گردید شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
عمری اندر هجر او پرداختم
با غم بی یاوری من ساختم
شاد و کامروا باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
هـــزار بار اگـــر توبه بشـــکنم بازم
چو آن لبش به لب آید ز آن سرافرازم
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
چت روم فیس بوک گوگل تویتر گوگل تالارگفتگو
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گر رسد درد فراقت به صد و یا نودم
نه شکایت ز تو دارم نه حکایت ز خودم
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
هزار گفته ی نا گفته در دلم بی توست
به کس نگویم و دل هم بجز تو نجست
تا بار دگر شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
مکث من بر دیدنت مکثی بلند
ای گل نا دیدنی تا کی کمند ؟
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
قتـــیل عشق او را غم نباشد
به جز وصلش دگر مرهم نباشد
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
من بوسه زنم به پا و دستی
ز ین ره بکشد مرا به مستی
تا بار دگر شیرین کام باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
به پای عاشق دل خسته این چه زنجیرست ؟
نه راه رفتنی آمد نه ســـر که تدبیرست
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
نوشیـــدن آب دهــنش به ز شرابست
دل بهر یکی جرعه از آنهم به شتابست
تا بیت دگر باد خدای تو نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
اینهمه من بوده ام با تو نبودن چه سود ؟
گر تو نباشی برم غم همه بود و نبود
تا دگر بار دلشاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
از سوی تو گر بر سر من جز ستمی نیست
بر دل چه بگویم ز تو جر بار غمی نیست
تا بیت دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
حالم از او نتوان گفت که داند چونم ؟
دست من دامن او گر نرسد محزونم
تا دیگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دل ز من و رو ز تو ای خوش جمال
قد ز تو و از من عــــاجز خــیال
شیرین کام باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ای دل تو اگر که در عذابی من بیش
غم گر تو خوری به من مده پیشاپیش
تا بیت دگر باد خدای تو نگهدار منصور