این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
مکث من بر دیدنت مکثی بلند
ای گل نا دیدنی تا کی کمند ؟
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
خوش آندمی که رخت در کنار خواهد بود
نگه به چشم تو لب میگسار خواهد بود
الهی نامه
الهی
نیایش و دعای تو مسطور نگردد
که به مهر دل ممهور ست
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
منکه بی می مستم و شوریده گشتم بی شراب
شب شده یک دم ببینم من رخت را هم بخواب ؟
تا دگر بار شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
طلب کردم لبت کارم به غم شد
کمر چون طاق ابروی تو خم شد
و یک خم از من و یک خم ز ابروت
ز طاق ابرویت بر من ستم شد
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
قتـــیل عشق او را غم نباشد
به جز وصلش دگر مرهم نباشد
تا دگر بار خدا نگهدار منصور