این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ز زاهد مسلکی بیزارم ای دوست
ز تزویر و ریا بیمـــارم ای دوست
و بیتی از یک غزل
خموشی خوش بود نزدت در آغوش
تو در بر گیری و من مست و مدهوش
ابیات بیشتر از این غزل در اسمان شعر بلاگفا منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ز زخم خنجری تبدارم امشب
ز خنجر ابرویی بیمارم امشب
تا دگر بار خدا نگهدار منصور