این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ز زخم خنجری تبدارم امشب
ز خنجر ابرویی بیمارم امشب
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گشتم چه به دام دل گرفتار
دل بی من و من ز او که تبدار
صبحست و ندای دل صبوحیست
با درد سَبـو شدم چــــه بیدار