این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
شود آیا که بچوشم* لب زیبای تو را ؟
یا در آغوش بگیرم قد رعنای تو را ؟
ابیات بیشتر از این غزل در آسمان شعر و غزل بلاگفا
و بیتی از غزلی دیگر
تا کی اندر هجر تو من در فغان
بی امانم کـــردی و افـــروختی
چوشیدن پارسی دری بمعنای مکیدن است . بچوشم* = بمکم
تا دگر بار شاد و سرافراز باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بی روی تو با یاد تو ای گل هم آغوشی کنم
روی تو را دیدم دمی کی بر فراموشی کنم
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ز زاهد مسلکی بیزارم ای دوست
ز تزویر و ریا بیمـــارم ای دوست
و بیتی از یک غزل
خموشی خوش بود نزدت در آغوش
تو در بر گیری و من مست و مدهوش
ابیات بیشتر از این غزل در اسمان شعر بلاگفا منصور