-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
چهارشنبه 5 بهمنماه سال 1390 15:38
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر چه از خانه ی تقدیر خودم بی خبرم هر چه دم میگذرد بر لب او تشنه ترم تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی از غزل ( فاخته ی دلباخته ) نه بیت است
سهشنبه 4 بهمنماه سال 1390 19:41
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است دل یک شبه مجنون شد نادیده چه مفتون شد اکــنون که به زنجـیرم با عشق تو در گیرم این غزل نه بیت است تا دیداری دگر خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( مرغ سحر ۱۵ ) هشت بیت است
سهشنبه 4 بهمنماه سال 1390 17:44
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر چه خفتم غم جفتی نگذارم که بخواب بروم مرغ سحر با تو چنینم بیتاب تا دگر مرغ سحر خدا نگهدار منصور
-
بیتی از غزل ( دلدار برو ) ده بیت است
سهشنبه 4 بهمنماه سال 1390 12:14
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است تا که خونم نشود از تو به تقطیر برو گو که از سر برود این غم و تدبیر برو ابیاتی از این غزل را در اسمان شعر و غزل بلاگفا بخوانید این غزل از دل برخاسته ده بیت است تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
ابیاتی از غزل ( اتش هجران ) این غزل ده بیت است
دوشنبه 3 بهمنماه سال 1390 22:44
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است من ستر به مستی ز جمالت نتوانم بر باد فغـــانم که چنین داد زنانم گر کشتنی ام زود بکش جان بعذابست تا خود ز کمندت بدمی وا برهانم هر بار ملامت که بشد شانه ی منصور بر جان بکشم ز آنکه توئی روح و روانم تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( انتظار ) شش بیت است
دوشنبه 3 بهمنماه سال 1390 19:47
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آن چنان شد دل ز آن زیبا نگار حالتی مغموم و دل فی الانتظار تا بار دگر و مرغ سحر خدا نگهدار منصور
-
مقطع غزل ( شب نشین عشق ) ده بیت است
دوشنبه 3 بهمنماه سال 1390 18:13
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است و ز دو چشمت دل منصور چنان می بینم گر که دشنام دهی من به سر تحسینم تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
مطلع و مقطع غزل ( شور وصل ) هشت بیت است
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 18:19
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است دامنت کو که شود مامن و دست آویزم ؟ که من امشب به برم خون جگر می ریزم خوش بر آن روز که منصور ببیند با شور که تو بنشینی و من هم ز طرب بر خیزم این غزل دلنشین هشت بیت است تا مرغ سحر خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( مرغ اسیر ) هشت بیت است
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 17:06
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است مرغ قفسی هستم و در دام اسیرم در دام تو مردن به از آزاد بمــیرم این غزل از دل بر خاسته هشت بیت است تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( عاشق تبدار ) پنج بیت است
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 15:57
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است همه خفتند صــنم من ز غمت بیدارم نه که امشب همه شب از غم تو تبدارم تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 14:53
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با خط خوشی بر در میخانه نوشتیم کز بهر تو مـا طالب جنات بهشتیم تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1390 12:56
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آتشی از عشق تو در بر گرفت کز دل آمد بر سر و پیکر گرفت تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
ابیاتی از غزل ( نظر بند ) ده بیت است نقل از اسمان شعر در بلاگفا
شنبه 1 بهمنماه سال 1390 21:47
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گریه ره بر نظرم بسته و کی می بینم تا که از آن گل رویت نظری بر چینم هر دم آهنگ نگه میکنم و می خندم تا نبینی که من از هجر توام غمگینم بوالعجب از تو که منصور چه شیرین سخنی که به نظمت سر سودای دگر می بینم تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
شنبه 1 بهمنماه سال 1390 20:37
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است جان و دل من شد ار به انبار ای مـــرغ سحر خــدا نگهدار و چهار بیت گردید که شد مرغ سحر ( ۱۴ ) بیت اخر ان چنین است شیرینی عشق و شور منصور از نظم وی آمـــدش پدیدار تا مرغ سحر خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( مرغ سحر ۱۳ ) شش بیت است
شنبه 1 بهمنماه سال 1390 19:29
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بی پرده بگویم که به جز آه ندارم ای مرغ سحر من چو تو همراه ندارم تا مرغ سحری دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی از غزل ( دلدار متکبر ) هفت بیت است
شنبه 1 بهمنماه سال 1390 17:40
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است او تکبر دارد و من سر به زیر مادرش بر بی وفائی داده شیر تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
ابیاتی از غزل ( خود پرست ) هشت بیت است
جمعه 30 دیماه سال 1390 21:10
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است خــدا بین مستی که شد حق پرست به از زاهـــد و با ریا خــــود پرست ز منـــصور اگـــر نظمی آید به شـور ز دل بر بیــاید کـه بر دل نشــست تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
ابیاتی از غزل ( بیدار دلان ) یازده بیت است
جمعه 30 دیماه سال 1390 20:53
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است و اینک برای شما عزیزان ابیاتی از یک غزل نام غزل ( بیدار دلان ) این غزل یازده بیت است و حدود چهار سال پیش سرایش شده پیش رویت همه گلهای چمن چون خارند و ین چنین صورت زیبا دگران کی دارند ؟ پای آن سرو قد و دست بر آن قد چو سرو خوش نماید بدمی جان به برش بسپارند عجب از چشم تو دارم شب روزش...
-
بیتی بداهه
جمعه 30 دیماه سال 1390 19:50
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است چون غنچه ی پژمرده شکفتن نتوانم شوری به دل افتاده که گفتن نتوانم تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( شب خواب مست ) نه بیت است
جمعه 30 دیماه سال 1390 17:45
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است سرِ مست اگر سر به بالین نهم به از با ریا سجده در دین نهم تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه
جمعه 30 دیماه سال 1390 16:31
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است تو که زیبا رخی و سرو به قامت داری شهری اندر در خود بین چه اقامت داری تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
مطلع و مقطع غزل ( ساز غم ) هفت بیت است
جمعه 30 دیماه سال 1390 12:49
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است مطرب دلـــــم از آدم و عالم بگرفته سـازی تو بزن گـــریه کنم باز نهفته از دست غــم یار و ز اغیــار حــزینم منصور مگو غم که کسی چون تو نگفته تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 21:04
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گریه ای دارم ولی در خنده پنهانش کنم گر ببینم روی او جانم به قربانش کنم تا مرغ سحر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 19:54
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است وای از من و این دل و ز نادانی من دادم نرســـد به یار پنـــــهانی من تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( جان بلب رسیده ) شش بیت است
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 18:25
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است جانم به لب آمده دهان تو کجاست ؟ تا در دهنت گذارم این جان که رواست این غزل شش بیت است تا مرغ سحر خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( بر باد رفته ) هشت بیت است
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 17:21
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است من آن ورقم که باد عشقم برده و ز صفحه ی روزگار بسی غم خورده این غزل هشت بیت است تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
مقطع غزل ( مجال و جمال ) نه بیت است
چهارشنبه 28 دیماه سال 1390 21:05
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر چه منصورم ولی ناصر نشد بر من مجال عاشقی اول لیاقت خواهد و ز آن پس جمال این غزل نه بیت است که ابیاتی از انرا می توانید در اسمان شعر و غزل در بلاگفا بخوانید ناصر نشد بر من مجال یعنی زمان و وقت مرا یاری و کمک نکرد مقطع غزل یعنی بیت اخر غزل تا مرغ سحر خدا نگهدار منصور
-
مطلع و مقطع غزل ( یاد بی بنیاد ) هشت بیت است
چهارشنبه 28 دیماه سال 1390 19:46
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است عمری بیاد روئی در دام دل اسیرم ترسم در اشتیاقش نادیده من بمیرم هر جا گذر نمودم افسرده حال بودم منصور اگر بمیرد بر مرگ نا گزیرم این غزل هشت بیت است تا مرغ سحر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه
چهارشنبه 28 دیماه سال 1390 17:57
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ارباب دل از عشق به جز یار نبینند در کوچه و یا گوشه و یا خانه نشینند تا مرغ سحر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه
چهارشنبه 28 دیماه سال 1390 16:24
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است قصه ی دل هم بشد از من تمام کو دل و آن قصه و آن احترام ؟ تا دگر بار خدا نگهدار منصور