-
بیتی بداهه
چهارشنبه 3 اسفندماه سال 1390 20:00
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شربتی نیست چو شیرینی آن لب به جهان محض آن شربت و شیرینی آن لب تو بمان تا دگر روز خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
چهارشنبه 3 اسفندماه سال 1390 18:02
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ای که با روی خوشت دل تو به تاراج کنی از چه دیگر ز نظر حمله ی آماج کنی ؟ تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
سهشنبه 2 اسفندماه سال 1390 18:24
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بسکه زدم از غم او دوست دوست جان چه نحیف و به تنم مانده پوست تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
دوشنبه 1 اسفندماه سال 1390 20:57
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گل ز تو بر شاخه شد آویخته روی تو در دل چه غمی ریخته تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
یکشنبه 30 بهمنماه سال 1390 17:02
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آن موی بنا گوش ات دل برده به رسوایی زیور که نمی خواهی از بسکه تو زیبایی خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( سجدگاه خیال ) هشت بیت است
یکشنبه 30 بهمنماه سال 1390 12:32
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آن قدمگاه و وقوف تو چنان شد محمود که کنند آدمی و جن و پری جمله سجود تا دگر سرایش خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
جمعه 28 بهمنماه سال 1390 17:45
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است و این غزل دوازده بیت گردید که ابیاتی دیگر تقدیم این زمستان رفت و بازم شد بهار جلوه ی نوروز و بلــبل بی قــرار یادت آید کوره راه پر ز برف ؟ تا به ده رفتیم و آتش در کنار ؟ یادت آید بوسه ای دادی به من ؟ گفتی از یلــــدا بماند یادگار ؟ یادت آید پشت شیشه در اتاق تیر و قلبی را کشیدی با...
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
جمعه 28 بهمنماه سال 1390 15:12
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است تا نفس می آیدم با مهر و سوز با تو هستم ای که هستی دلفروز تا دگر سرایش دل زیبا پسندتان شاد بادا منصور
-
غزلی در جواب امیر نظام گروسی
پنجشنبه 27 بهمنماه سال 1390 19:38
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است غزلی در جواب امیر نظام گروسی که سرود اگر آن کرد گروسی به دست آرد دل ما را .... من از یارم نمی خواهم بجز آن چشم زیبا را به عالم هم نمی بخشم دو چشم و قد رعنا را مرا روزی نظر بودی بر آن روی دلارایش که یوسف کس ندید اینسان ز چاه ار شد هویدا را و گر در وهم من گنجد لب شیرین گلفامش مگر در...
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
پنجشنبه 27 بهمنماه سال 1390 18:12
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آنکه صد عارف و زاهد ز رخ اش بی دین شد وه جمالش نه چو گل . گل ز رخ اش آذین شد تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه ی ملمع که امید است غزلی دلنشین گردد
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 19:39
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است انا فی الحال صلواتی و قیامی و سجود رخ زیبای تو بینم چه به چشمم مشهود تا دگر روز خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 18:12
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است استخوان می سوزد از خوان غمش جان فدا می کردم ار می دیدمش تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه ( همه روز شما روز عشق و مهر و محبت بادا )
سهشنبه 25 بهمنماه سال 1390 20:58
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شکر او را که لبی همچو شکر شد به کنار نه که شهدی نه بدیلی چو لب آن دلدار بسیار راغبم که برای شما عزیزان غزلهایی بنگارم که تا کنون مانند آنها نه جایی شنیده و نه خوانده اید تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( نگاه عاشق ) شش بیت است
شنبه 22 بهمنماه سال 1390 20:20
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است قد کشیدم زیر چشمی میکنم من یک نگاه تا ببینم صورتت را ای نصیبم از تو آه این غزل از دل بر خاسته شش بیت است تا دگر روز خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
شنبه 22 بهمنماه سال 1390 19:21
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است خاک پایت سرمه ی چشمان من می شود روزی شوی مهمان من ؟ خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
جمعه 21 بهمنماه سال 1390 21:58
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است و با بیتی بداهه و از دل برخاسته از تو ماندست برایم نه بجز چشم تری ؟ من ز عشقت نگذشتم تو ز من میگذری ؟ خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
جمعه 21 بهمنماه سال 1390 20:41
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است انتخابت نه بخواب و که به بیداری شد رخ زیبای تو در شب چه خریداری شد خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه
جمعه 21 بهمنماه سال 1390 19:36
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است چند از آن روی بنالم که ز سر تدبیرست بوی زلفش نه در اینجا که چه عالمگیرست تا بار دگر باد خدای تو نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
جمعه 21 بهمنماه سال 1390 18:27
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است اسیر خمــــارم خمــــار فراق مرا طاقت از هجرت افتاده طاق تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزلی ملمع با نام ( غریب دلشکسته ) شش بیت است
جمعه 21 بهمنماه سال 1390 17:16
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است انا فی غـربت و قلــبی کــجریح و غریب دلی از دست تو دارم که فقط بر تو قریب این غزل ملمع شش بیت است ملمع یعنی فارسی و عربی تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( صید اسیر ) هفت بیت است
جمعه 21 بهمنماه سال 1390 14:21
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است تا کی پسندی این غم هجران و خواری ام رحمی کبـــوترم که اســـیر شــکاری ام تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
پنجشنبه 20 بهمنماه سال 1390 19:29
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بر مجلس انس تو مرا نیست امیدی یا اینکه پیامی و سلامی و نویدی تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
چهارشنبه 19 بهمنماه سال 1390 17:11
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ای الف قامتت برده مرا در خیــال و آن الف خوش نگار قد مرا کرده دال تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه ی ( مستزاد )
سهشنبه 18 بهمنماه سال 1390 16:52
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است دل مرد از این غصه و زین درد جدایی ای گل تو کجایی ؟ هفت بیت گردید و بیت اخر ان چنین است منصور که با شور دل و دیده به راهست ترسم که نیایی با این بیت مستزاد تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه
سهشنبه 18 بهمنماه سال 1390 00:26
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آنکه سرو قد او برده دل از این دستم روزگاریست که دل بر قدمش من بستم تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه
یکشنبه 16 بهمنماه سال 1390 23:24
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بی تو از بودن و از زندگی ام سیر شدم مرحمت کن تو بیا زار و زمین گیر شدم تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( دعای دل ) هفت بیت است
یکشنبه 16 بهمنماه سال 1390 17:59
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است لب فرو می بندم و دل بر دعاست ز آنکه جای بوسه ات بر لب بجاست این غزل هفت بیت است تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
یکشنبه 16 بهمنماه سال 1390 16:56
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ای که غمت در دل من کرده خواب بهر خـــدا از من و دل رو متاب تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی از یک غزل از دل برخاسته
جمعه 14 بهمنماه سال 1390 16:18
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ای رفته ز چشمم ز دلم نیز برون باش بیرون ز دل و خانه و این حال جنون باش این غزل هشت بیت است تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
مثنوی
جمعه 14 بهمنماه سال 1390 14:25
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است یک نفیر از من یکی از نی به پاست گر چه بانگ من ز بانگ نی جداست بیتی مثنوی که امید است مثنوی دلنشین گردد منصور