این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بیدار نشستم که ببینم ز تو مهمانی را
انگشتر عشقت ببرد نقش سلیمانی را
همیشه عاشق پیشه باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
در غمت مـــردم نشـــد ســـر انتظار
اشک چشم است اینکه ریزد یا بهار ؟
تا دگر بار بهار دل باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
می روم لــکن دلم در بنـد توست
چونکه دل غیر از تو هم هرگز نجست
همیشه بهاری باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
هر چه کردم بنشینم که به درگاه بهار
دیدم این طرفه ندارد که دوامی انگار
تا دگر بار بهار دل باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
من از آنروز که بر مهر گلی پیوستم
دلم افتاد به بندش چه بشد از دستم
بهار دل باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بگــــــــو
بگو من کی بگیرم از تو یک کام ؟
تصــدق من تو را گـــردم دلارام
همه روزتان نوروزی باد منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گر بی منی که تو دائم چه با منی
کس گل ندیده چون تو نمک می پراکنی
مدام بهـــــــــــار دل باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
اگر از درم در آیی بخدا که من بیفتم
منم آن هزار دستان که کشد فراق جفتم
تو اگر شوی گلستان بچنین جمال و صورت
گل از آن رخت بگوید به غلط که من شکفتم
شبی از فراق رویت در هجر می زدم من
به لبم چنین بر آمد غم دل که می نهفتم
تو که بر سرای منصور اگرت شوی به شامی
سر و جان به پات ریزم بخدا که من بیفتم
این غزل نه بیت و نام آن هزار دستان است منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
هر که بر وعده دهد حوری و جنت لب کشت
گو که من طالب نقدم نه که بر نسیه بهشت
نوروزی باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
باور بکـــنم ؟ تویی برابر ؟
یا دسته ی گل نشسته در بر ؟
مقطع این غزل را در اسمان شعر در بلاگفا بخوانید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
از جان من عاجز پیمانه چه می خواهی ؟
دیوانه شدم باز از دیوانه چه می خواهی ؟
دل زیبا پسندتان همه دم بهاری باد منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ای مرغ چمن ناله بزن نفخه ی نوروز آمد
روزم نه که امروز همه روزه چه پیروز آمد
مدام نوروزی باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
هموطنم نوروز بر شما مبارکباد
بر خیز گل آمد و به نوروز قدم شد
آواز هزاران همه جا بیش نه کم شد
سال زیبایی در پیش داشته باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
چو تنگ ماهی ام دل تنگم ای گل
برای دیدنت در جنگـــم ای گل
ماهی قرمز را در تنگ زندانی نکنید
تا بار دگر همچو نوروز بهروز باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بلبل بزن این ناله ی نوروزی را
باشد که ببینم ره بهروزی را
تا دگر بار بهار دل باشید منصور