این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
غزلی بمناسبت چهارشنبه سوری
این غزل ده بیت و نام آن نیز چهارشنبه سوری است
مطرب عشق چه خوش نغمه ی منصوری داد
ساقی از می خبرم داد و نه مخموری داد
یار اگر ناز بکــــردی و جفــــا می فـــرمود
حبـــذا چون خبـــر از خــــاتمه ی دوری داد
همره باد بهـــاران چو بشد بوی عبـــیر
زلف عنبر شکنش وصل نه مستوری داد
نغمه ی منصوری گوشه ای است در دستگاه چهار گاه
تا دگر بار دل زیبا پسند شما شاد بادا منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ای دل از بهر چه غمخوار شدی ؟ شادی کن
گر چه ویرانه شـــدی میـــل به آبادی کن
تا باری دگر شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
نوروز و گل و پیاله و یار کنار
من هم بخورم سپس کنم استغفار
صد باره اگر به توبه آید کارم
بازم شکنم چو آیدم یار و بهار
بنقل از اسمان شعر و غزل در بلاگفا خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
زیر مهتاب خیالم همه شب خفته چه یار
او به خوابست و منم در بر رویش بیدار
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
یک کوچه به همراه تو یک عمر حزینم
امید من آن است که داغ تو نبینم
تا سرایشی دگر بخت یار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
با تک بیتی نوروزی بنقل از اسمان شعر و غزل در بلاگفا
من به نوروز دل افروز سفر خواهم کرد
سینه را بهر غمت باز سپر خواهم کرد
تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
مردمان بی حرمتی در کار داور می کنند
روی زیبای تو را با گل برابر می کنند
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گر روی خوشی بر دل پر آه ندادی
بازم ز منی گر چه مــرا راه ندادی
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گفتم : غم دلم را من در کجا گذارم ؟
گفتا : که جا نداری ؟ اندر جریده ی من
بیتی بود از بداهه ی پست قبل که هشت بیت گردید خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
کس کی توان بفهمد رنگ پریده ی من
شد از دلی به باغ در غم چریده ی من ؟
تا بار دگر شاد باشید منصور
این واژ ه ی زیبای سخن بیش ز قند است
هر که از چشم تو نازی به یکی بار خرید
دگر از روی تو عمری طرب و وصل ندید
تا سرایشی دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
عمری به عشق روئی در دام دل اسیرم
ترسم بر اشتیاقش نا دیده من بمیرم
اسمان شعر و غزل در بلاگفا بمناسبت فرا رسیدن نوروز دل افروز
و بهار دلگشا بزودی با غزلی از دل برخاسته بروز خواهد شد
دل زیبا پسند شما همراهان عزیز مدام شاد بادا
آنکه شما عزیزان همراه را از صمیم قلب دوست دارد منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
همچو بوتیمارم امشب دل به دریا می زنم
گر نیایی در برم صد ناله یکجا می زنم
این غزل شش بیت است تا بار دگر خدا نگهدار منصور گروسی
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
پادشـــاهی بر درش در بینوایی می کنم
عمری از بهر رخ اش گر من گدایی می کنم
مطلع غزلی هشت بیتی تا دگر بار خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دردم دوا ندارد این غم چرا ندارد
هر جا نظر فکندم دیدم تو هم بیادی
تا دگر بار خدا نگهدار منصور