این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
گر سر ننهم بر قدمت عاشق پستم
همسایه گواهی بدهد من ز تو مستم
گفتم به دورنم که بجوش ای سر عشاق
گفت از چه بجوشم که خم می ز الستم
ساقی تو بیا تا که ببینم دمی از وصل
افتاده شدم گر که نگیری تو به دستم
تا دیگر بار شاد و شیرین کام باشید منصور