-
یک رباعی فی البداهه
سهشنبه 30 فروردینماه سال 1390 11:56
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است خنــــده ی تلخ من از کودکی ام آمد یاد گریه شیرین چه بکردم به کنارش فریاد ای خدایا تو ز منصور کنون خنده بگیر شهــــد آن گریه بیاور که بگردم آباد دل زیبای شما مدام آباد باد منصور
-
تک بیتی فی البداهه
دوشنبه 29 فروردینماه سال 1390 18:30
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر چه بی ما همه از راه دگر کرده نماز ره کــدامست دلا تا بکـــــنم راز و نیــــاز ؟ تا دگر دیدار شاد باشید منصور
-
تک بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
شنبه 27 فروردینماه سال 1390 17:23
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است همچو نرگس چشم زیبا را بمن کردی تو باز بار دیگر یک نگه کن تا کنم من یک نماز دل زیبا پسندتان بهاری بادا منصور
-
تک بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
شنبه 27 فروردینماه سال 1390 16:30
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است چنان در بند تو بندم که دل از جان بر افکندم بیـــا بنشین دمی با من که دیدار آرزو مندم تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
تک بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
چهارشنبه 24 فروردینماه سال 1390 18:52
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است هر دم از روی نگارم غرلی گشته فراز بر خم ابروی او هم شده بازم به نماز دل زیبا پسندتان شاد بادا منصور
-
مطلع غزل ( وفا و جفا )
سهشنبه 23 فروردینماه سال 1390 19:49
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر تو مردی نکنی من نکنم نامردی تا نبیند دل تو از غم عالم گردی دل زیبای شما مدام بهاری بادا منصور
-
غزل
سهشنبه 23 فروردینماه سال 1390 10:50
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است کلیه اشعار مندرج در این وبلاگ از سرایشهای منصور گروسی است تا دگر دیدار شاد باشید منصور
-
بیتی از غزل ( چرا می خندی ؟ )
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1390 20:06
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است هر شب از گریه چنـــانم که امانم نبود گریه ره بر نظرم بسته چرا می خندی ؟ تا دگر دیدار بهاری باشید منصور
-
ابیاتی از غزل ( هذیان )
یکشنبه 21 فروردینماه سال 1390 12:01
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بر هـــــذیانم ز غـــــم روزگار گشته زیارم که چه بی اعتبار آنچه کشیدیم ز تفریق عشق جمع شد و دل بکند بی قرار و آنچه که منصور ز شور آورد از لب یارست و گل اندر بهار تا دگر دیدار بهاری باشید منصور
-
با ابیاتی از غزل ( اب و اتش ) به بدرقه ی نوروز برویم
شنبه 20 فروردینماه سال 1390 19:36
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است دل به کنار می کشد آن رخ گلعذار تو طعم بهشت می دهد سینه ی نو بهار تو آتش و آب داده ای بر لب چون عقیق خود تا بکجا بدل کشم محنت و انتظار تو ؟ هر روزتان نوروز و دل زیبای شما مدام بهاری بادا منصور
-
تک بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
جمعه 19 فروردینماه سال 1390 20:40
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر چه از عشق تو بس فتنه که در بر دارم ز چه انکار کـنم ؟ روی گلی ناز برابر دارم تا دگر دیدار خدا نگهدار منصور
-
تک بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
جمعه 19 فروردینماه سال 1390 13:54
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است در پی یار چه بسیار دویدیم هنوز کام دل تلخ شد و یار ندیدیم هنوز و تک بیتی نیز بیاد عاشق پاک باخته و عارف دل باخته منصور حلاج بر وضوی خون کسی دل چون دل حلاج داشت ؟ عشق او آمد چنین سر بر بیابان می گذاشت کعبه ی دل بر طواف آورد و اینسان مست شد یار جویان می دوید و چشم دل بر او گماشت عاشقی...
-
تک بیتی فی البداهه
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 15:10
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گــــــر سر بر آستانت دائم ز دل گذارم بازم ز حسن و رویت دل را خجل گذارم تا دگر سرایش بهاری باشید منصور
-
تک بیتی فی البداهه
چهارشنبه 17 فروردینماه سال 1390 16:54
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آنچه کشیدم ز غم آن نگار کس نکشد از همه ی روزگار روزگار بر شما شیرین باد منصور
-
مطلع غزل ( یار و باده )
سهشنبه 16 فروردینماه سال 1390 19:36
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بزودی ابیاتی از این غزل را خواهید خواند یک جرعه ز جام و لب یار و باده هرگز ندهم من به دو صد سجاده تا دگر دیدار بهاری باشید منصور
-
بیتی فی البداهه
دوشنبه 15 فروردینماه سال 1390 19:06
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ز لبت لابه بسی بر لبم افتاد بیا ز غمت ناله همی بر دلم افتاد بیا تا دگر دیدار شاد باشید منصور
-
تک بیتی فی البداهه
شنبه 13 فروردینماه سال 1390 11:58
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گل بیـــامد به بهــار و دم فروردین شد رخ زیبای تو هم لاله و چون نسرین شد همیشه بهاری باشید منصور
-
مطلع غزل ( جام و فرجام )
جمعه 12 فروردینماه سال 1390 21:11
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است زاهدا راه نماز از تو و از من جـــامی تا ببینیم که بهتر بشود فرجـــــامی این غزل هفت بیت است تا دیداری دگر شاد باشید منصور
-
غزل ( سنگ مزن )
جمعه 12 فروردینماه سال 1390 11:59
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است دل بیـــرنگ مرا این همه نیــرنگ مزن شیشه ی عمر مرا بهر خدا سنگ مزن گر چه منصور بشد بر تو گرفتار ولی تو گل ناز منی ساز بد آهنـــگ مزن دل زیبای شما بهاری بادا منصور
-
ابیاتی فی البداهه
پنجشنبه 11 فروردینماه سال 1390 21:41
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گریه ره بر گذرم بسته و کی می بینم تا ز روی گل تو من نظری بر چیـــنم دارم امید که روزی بنشینی به کنار منکه منصور توام از تو چرا غمگینم ؟ هر روزتان نوروز باد منصور
-
بیتی فی البداهه
پنجشنبه 11 فروردینماه سال 1390 19:49
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر چه جستم من از آن دام ولی رام توام منتــظر بر لب شیـــرین و رخ و کام توام تا دگر دیدار بهاری باشید منصور
-
بیتی فی البداهه
چهارشنبه 10 فروردینماه سال 1390 15:21
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شاید ز دو چشمم چو بهاران که ببارم چون دل شده در بند دو چشم تو نگارم شاید = شایسته است چشم و دل شما مدام با زیبایی همراه باشد منصور
-
تک بیتی فی البداهه
سهشنبه 9 فروردینماه سال 1390 23:12
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است دیده بر در دوزم و هر شب به امید وصال تا ببینم آن رخ زیبا و آن روی و جمال دل زیبا پسند شما مدام بهاری بادا منصور
-
تک بیتی فی البداهه
شنبه 6 فروردینماه سال 1390 22:59
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ساقیـــا ســاغر می بوی بهاران دارد مطربا نغمه ی نی دل که چه حیران دارد شاد باشید و بهاری منصور
-
مطلع غزل ( جمال یار )
پنجشنبه 4 فروردینماه سال 1390 20:42
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آنکه رویش چو گل و جلوه ی قروردین است خوشدلم اینکه برای من و دل آئین است این غزل هشت بیت است دل زیبای شما مدام بهاری بادا منصور
-
مطلع غزل ( دعا )
دوشنبه 1 فروردینماه سال 1390 18:04
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است دردم از دل باشد و دستم دعاست جان به قربان دلی بی مدعاست سالی چون بهاران زیبا داشته باشید منصور
-
نوروزتان سرشار از شادی بادا
جمعه 27 اسفندماه سال 1389 19:00
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با نیایش سال نو به استقبال نوروز برویم لازم بذکر است که این سروده نوروز سال گذشته سرایش گردید یا محول الحول و الاحوال با من آن کن که رو کند اقبال یا مقلب القلوب و الابصار شادی آور به روی من همه حال یا مدبر اللیل و النهار تا تو باشی کجا برم آمال ؟ حول حالنا الی احسن حال تو بگردان به...
-
با جملاتی از الهی نامه منصور به استقبال سال نو برویم
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 18:19
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است الهــــــــــــــی سالی به وصالت نشستم طرفی بر نبستم ای که دلیل راهی تو بی کسان را پناهی راهی بنما به آهی سالی زیبا و بدون اندوه در پیش رو داشته باشید منصور
-
ابیاتی فی البداهه
چهارشنبه 25 اسفندماه سال 1389 20:02
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است صدایم کن که حالم بس خرابست دلم تنگ تو و جــــــام شرابست من از نوروز و گل جز تو نخواهم دمادم ناله ام همچون ربابست بیا منصــور خود بر جام بنشان تو می دانی که دنیا بی دوامست دل زیبایتان مدام بهاری بادا منصور
-
تک بیتی فی البداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
سهشنبه 24 اسفندماه سال 1389 19:54
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گفتم از یار بگویم ولی انگار دلم غمگین است گر چه نوروز پر از بوی گل و لاله و هم نسرین است دل زیبایتان مدام بهاری بادا منصور