-
بداهه سرایی غزل
جمعه 6 دیماه سال 1392 20:19
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است چنان ز عشق تو مستم که هوش رفته ز دستم ز هر که جز تو بریدم ز هر چه جز تو گسستم ملامــت آنچــه شنیدم ملاحـــت آنچــه بدیدم اثر نشد به دلم آن ز این چـــه باده پرستم شریعـــــتم نپذیرد کــــه مست بر تو نمـــــازم خیال مست بر آن شد که دامنت شده دستم این غزل بداهه شش بیت گردید منصور
-
بیتی بداهـــه که امـــید است غـــزلی دلــنشین گـــردد
جمعه 6 دیماه سال 1392 10:34
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است چشمم از دوری تو بس گریه ی اهسته کرد آنچنانی که مرا از گریه هایش خسته کرد تا سرایشی دیگر شاد باشید منصور
-
ابیــــــــاتی از یک غـــــــزل از دل برخـــــاسته
پنجشنبه 5 دیماه سال 1392 20:23
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است نمی دانم چــــرا شبهــــا ز روی یار غمــگینم چنان میسوزم از هجرش که جز وصلش نمی بینم مـــرا عهدیست با جــانان ضرورت گفتنم باشد جفا گـر بر سرم آید وفـــا را صـــد دو چندینم و گر برخیزد از دستم که یکدم بی رخ اش باشم خدا داند چنان گــردم که مرگ آید به بالینم این غزل هشت بیت است تا دگر...
-
دو بیت از دو غــــــزل از دل برخــــاسته
چهارشنبه 4 دیماه سال 1392 17:58
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است هر که دیده ظاهرم آنگونه من را خواسته در دلش هم بیش از این روی مرا پیراسته و بیتی از یک غزل زیبای از دل برخاسته آن ماه زمین گرد خرامان شد و دنبال از بســــکه دویدیم به گَرْدَش نرسیدیم تا دیگر بار و سرایشی دگر شاد و کامروا باشید منصور
-
ابیاتی از یک غزل زیبای عارفانه
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 16:54
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر سر ننهم بر قدمت عاشق پستم همسایه گواهی بدهد من ز تو مستم گفتم به دورنم که بجوش ای سر عشاق گفت از چه بجوشم که خم می ز الستم ساقی تو بیا تا که ببینم دمی از وصل افتاده شدم گر که نگیری تو به دستم تا دیگر بار شاد و شیرین کام باشید منصور
-
دو بیت از دو غزل زیبا
شنبه 30 آذرماه سال 1392 18:38
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آتش عشقم به چنین ره کشید هر نفسم ناله ی وصلی بر اوست و بیتی از یک غزل زیبای از دل برخاسته تا روی گل ببینم حـــاصل شــــود وصالی عمری بغم نشستم سالی ز پی چه سالی ! ابیات بیشتر از این غزل را در اسمان شعر در بلاگفا بخوانید منصور
-
ابیاتی از یک مثنوی عارفانه سی بیت است
جمعه 29 آذرماه سال 1392 20:34
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است نفی و اثباتم چـــه باشد بر وجود کز ازل بر لم یزل کـــــــردم سجود خالق کـــون و مکان گـــر ما و غیر بر زمان و در مکانهــــــا داده سیر ما چو نی باشیم و جان باشد قمیش کی ز نی آید صدا بی نفخ و نیش ؟ آنچه منصور از وجـــــود و او بگفت ذره ای از خــالق و هستی نگفت تا دیگر بار شاد و شیرین...
-
دو بیت از دو غزل زیبای عارفانه
جمعه 29 آذرماه سال 1392 17:50
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آنچه دیدم و ندیدیم از جهان جملگی بگذار و بگذر هوشیار و بیتی از یک غزل زیبای از دل برخاسته الهــــــــــــــــــــــــی می خواره ی عاقبت به خیرم گردان در کوی خودت محو به سیرم گردان تا مطلع و بیت دگر ای یار وفادار شادی ببرت باد خدای تو نگهدار منصور
-
بیتی بداهه کـــــه امیــــد است غـزلی دلــنشین گـردد
پنجشنبه 28 آذرماه سال 1392 21:21
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است همه دم ز دیده گانم ز غمت چه خون فشانم چه دو دیده چشمه ای شد که ز دید ناتوانم تا دیگر سرایش شاد باشید منصور
-
دو بیت از دو غزل زیبای دلنشین
پنجشنبه 28 آذرماه سال 1392 18:45
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بادی آمد که برد کوی تو خاکستر من تا ببینی که غمت کرده چه با پیکر من و بیتی از یک غزل دیگر من بخــودم نامــدم اینجـــا روم بلکه دلم در پی جام و سبوست تا مطلع و بیت دگر ای یار وفادار شادی ببرت باد خدای تو نگهدار منصور
-
مطلع یک غزل زیبای دلنشین این غزل ده بیت است
چهارشنبه 27 آذرماه سال 1392 18:17
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است هر شب از دست تو من تا بسحر می نالم ولی از عشق تو و دل به خودم می بالم تا مطلع و بیت دگر ای یار وفادار شادی ببرت باد خدای تو نگهدار منصور
-
بیتـی بداهــه که امیــد است غـزلی دلـنشین گــردد
چهارشنبه 27 آذرماه سال 1392 16:27
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است تو ای دیده اگر خون هم بریزی چو این در را نبندی در ستیزی تا دیگر سرایش شاد باشید منصور
-
بیتی از یک غزل زیبای دلنشین ابیات بیشتر در بلاگفا
سهشنبه 26 آذرماه سال 1392 20:33
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر چه سرمست به خرگاه دلم تاخته ای فرش رنگین غمی بر دلــــم انداخته ای با تشکر از عزیزانیکه اینجانب را مکرر به فیس بوک دعوت می نمایند اگر چه محفل شما عزیزان زیباست با عرض پوزش اینجانب خود را قابل حضور در محفل و جمع شما خوبان نمیدانم به اطلاع کلیه دوستان عزیزم نیز می رساند که اینجانب...
-
بیتی بداهــه که امید است غزلی دلــنشین گردد
سهشنبه 26 آذرماه سال 1392 18:00
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است روی نمود آن قمر خانگی عقل مرا خواند به دیوانگی تا دیگر سرایش شاد باشید منصور
-
دو بیت از دو غزل
سهشنبه 26 آذرماه سال 1392 16:53
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است پنهان چرا کنم که شدم رند کافری در مسلخ آمدم که تو جانم بدر بری و بیتی از غزلی دیگر شبی آن یار سیمین پیکرم خفت کنارم تا سحر اینگونه می گفت تا مطلع و بیت دگر ای یار وفا دار شادی ببرت باد خدای تو نگهدار منصور
-
دو بیت از دو غزل
دوشنبه 25 آذرماه سال 1392 19:34
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شود آیا که بچوشم* لب زیبای تو را ؟ یا در آغوش بگیرم قد رعنای تو را ؟ ابیات بیشتر از این غزل در آسمان شعر و غزل بلاگفا و بیتی از غزلی دیگر تا کی اندر هجر تو من در فغان بی امانم کـــردی و افـــروختی چوشیدن پارسی دری بمعنای مکیدن است . بچوشم* = بمکم تا دگر بار شاد و سرافراز باشید منصور
-
بیتــــی از یک غــــزل از دل برخــاسته
یکشنبه 24 آذرماه سال 1392 19:59
این واژه ی زیبای سخن بیش قند است سرو بالا آفرین رویی قیامت منظری هر چه گل دیدم تو گل ز آن برتری تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بداهه سرایی غزل
شنبه 23 آذرماه سال 1392 20:25
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بوی گل از کـوی تو آورد باد روی زیبایت گـزندی را مباد صورتت یادم ز خــالق میکند کی رود آن صورتت را هم ز یاد دل بدادیم و غمی اندوختیم تا ببینیمت نه کم بل هم زیاد ور چه منصور از تو بس آشفته شد دل ز این آشفتگی هم شد به باد تا بار دیگر کامروا باشید منصور
-
بیتی بداهه و بیتی دیگر
شنبه 23 آذرماه سال 1392 17:52
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ای بصیری کــــه ببینی دل دیوانه ی ما پر کن از لطف و کرم ساغر و پیمانه ی ما و بیتی دیگر صورتی گر زشت باشد عشوه ز او نتوان خرید روی زیبا می کشد بر عشوه صد دل مشتری تا مطلع و بیت دگر ای یار وفادار شادی ببرت باد خدای تو نگهدار
-
دو بیت از یک غــــزل از دل برخـــــاسته
جمعه 22 آذرماه سال 1392 13:40
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است هر که عاشق شد که چون فرهاد نیست ای بسا صـــد ناله یک فــــــریاد نیست گـــر چه هــر دو گـــفته بر یک ره بود لکن از حلاج چــون شـــداد نیست تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امـــید است غـــزلی دلنشین گردد
جمعه 22 آذرماه سال 1392 08:42
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است صورتت را صفت محـال افتاد اینچنین شد که دل دهی بر باد تا سرایشی دیگر شاد باشد منصور
-
بیتی از یک غزل و بیتی بداهه
پنجشنبه 21 آذرماه سال 1392 18:30
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است رو قد ما را ببین شد ز غمت چون کمان تا به کی از آن قدت من بکشم ؟ الامان و بیتی بداهه مادام به دام تو گــــرفـــــتار چـنـــیـنم پنهان چه کنم زار و چنین گوشه نشینم تا مطلع و بیت دگر ای یار وفادار شادی ببرت باد خدای تو نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی شیرین گردد
چهارشنبه 20 آذرماه سال 1392 20:15
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است سینه ام از دست خـــون آلود اوست خون رساند بر دو چشمم همچو جوست تا دیگر بار شیرین کام باشید منصور
-
دو بیت از دو غــــزل از دل برخــــاسته
سهشنبه 19 آذرماه سال 1392 18:57
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است نگاهی کرد چشمش آشــنا بود تو گویی عمری از این دل جدا بود و مطلع غزلی دیگر آن کیست که با یار من اش کار ندارد ؟ او را چـــو ببیند ســــر و دیوار ندارد ؟ تا دیگر بار شیرین روزگار باشید منصور
-
مطلع غزل ((((( سرٌِ مگو ))))) و بیتی از غزل (((( ساقی باقی ))))
دوشنبه 18 آذرماه سال 1392 18:29
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است هر که دارد سخنی غـــیر لب یار مگو و ر به لب میرسی از پرده ی اسرار مگو و بیتی از غزلی دیگر و گرم تو جان بگیری بخودت قسم دلیری بکنم که تا ببینی چـه هنوز می پرستم ابیات بیشتر از این دو غزل در اسمان شعر بلاگفا منصور
-
بیتی بداهه و بیتی از یک غزل
یکشنبه 17 آذرماه سال 1392 19:02
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر کــه دشنام دهی من به سر تمکینم ز آنکه در صوت تو من شهد و شکر می بینم و بیتی از یک غزل ای دیده مکن تو بیش از این در گیرم گر بیش کنی من از غمش میمیرم تا سرایشی دیگر خدا نگهدار منصور
-
بیــــتی از یک غـــزل از دل برخــاسته
یکشنبه 17 آذرماه سال 1392 17:49
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است به جهــــان غــــیر غـم ام هیچ ندادند شادی آنجا بودش دوست کنارم باشد تا بار دگر شاد باشید منصور
-
ابیاتی از غزل (((( سلطان عشق )))) این غزل بیست بیت است
شنبه 16 آذرماه سال 1392 19:17
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آن چنانم کز او پریشانم چه کنم ؟ بر امید جـــانانم حالتی دارم از قیــــامت او قامتش می کشد به فرمانم به قفا می کنم نگه هر دم تا ببینم چــــه می رود جانم گر چه سر بر هوای او بکشم سر از او هم همی گریبانم من به سختی و او به آسانی میکشد می رسد به لب جانم هر که دارد به ملک پادشهی مفتخر...
-
بیتی از یک غزل عارفانه
جمعه 15 آذرماه سال 1392 13:44
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ای به اندیشه نیایی دلم افغانگر توست زندگی گرد تو چرخد به جز از روت نجست تا بار دگر شاد باشید منصور
-
بیتی بداهه کـــــه امیــــد است غـزلی دلــنشین گردد
جمعه 15 آذرماه سال 1392 12:43
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بی روی تو با یاد تو ای گل هم آغوشی کنم روی تو را دیدم دمی کی بر فراموشی کنم تا بار دگر خدا نگهدار منصور