این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
شب نشینم تا ببینم روی زیبای نگار
ساقیا از خود شدم بهر خدا جامی بیار
دل زیبایتان شاد بادا منصور
سلامبشما دوست خوبمبه خانه ی نظرات خوش امدیحسود قبل از اینکه دل و خاطر دیگران را بیازارد دل و خاطر خود را به رنج می افکند و این رنجش خاطر او بحدی می رسد که او را به طغیان وا میدارد و چون به طغیان وا داشته شد بر اثر شدت ازردگی خاطر انرا عنوان می نماید که گاهی با کلام و گاهی با نوشتن ازردگی و رنجش خاطر خود را از ترقی دیگران بیان می کند گر حسودی کرده ای آنرا نباشد هیچ سود دل به زیبـــــایی بگردان تا نسوزی در وجود
سلام
بشما دوست خوبم
به خانه ی نظرات خوش امدی
حسود قبل از اینکه دل و خاطر دیگران را بیازارد
دل و خاطر خود را به رنج می افکند
و این رنجش خاطر او بحدی می رسد
که او را به طغیان وا میدارد
و چون به طغیان وا داشته شد بر اثر شدت ازردگی خاطر
انرا عنوان می نماید
که گاهی با کلام و گاهی با نوشتن
ازردگی و رنجش خاطر خود را از ترقی دیگران بیان می کند
گر حسودی کرده ای آنرا نباشد هیچ سود
دل به زیبـــــایی بگردان تا نسوزی در وجود