-
مطلع غزل ( شکر پاره ) هشت بیت است
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 20:44
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بند شکر پاره شد ریخت غزل بر زمین باز ز گلــواژه ها نام تو ای نازنین این غزل هشت بیت است منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 20:24
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر چه بی تابم از آن زلف سیه باز بتاب چشم و خواب تو چه زیباست بیا باز بخواب تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی از یک غزل از دل برخاسته
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1391 19:35
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شب نشین کوی تو پروا ز بیخوابی نداشت جز برای روی تو پرواز بی تابی نداشت تا دگر بار شاد باشید منصور
-
بیتی از یک غزل از دل برخاسته ( نام غزل تب عشق ) ده بیت
چهارشنبه 18 بهمنماه سال 1391 20:45
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است لطفا به ادامه ی مطلب بروید این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است خودم هم نمیدانم که چرا هنگامی بیمار میشوم و دچار تب میگردم غزلهایم زیباتر و دلنشین تر میشود شاید علت افزایش جریان خون در مغزم است و هم اکنون هم که تب دارم بیتی از همان غزلها اینهمه سنگ جفا از تو بدل خورد ؟ مزن در پس برده...
-
مطلع یک غزل از دل برخاسته ( هشت بیت است )
سهشنبه 17 بهمنماه سال 1391 07:26
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است عشقت از روز ازل عالم ما بر هم زد آتشی در دل من همچو تن ادهم زد تا دگر بار شیرین کام باشید منصور
-
بیتی بداهه
سهشنبه 17 بهمنماه سال 1391 06:07
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ای که از حالت این مفلس خود بی خبری عاشقم بر تو و این بی کسی و در بدری تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
مقطع یک غزل از دل برخاسته ( ده بیت است )
دوشنبه 16 بهمنماه سال 1391 19:49
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شهری اندر طلبت گشته چنین چاووشت تو که از دیده ی منصور لبت می پوشی تا دگر بار شیرین کام باشید منصور
-
مه پاره بیا باز که سی پاره چه دل شد . هشت بیت است
دوشنبه 16 بهمنماه سال 1391 18:02
-
بیتی از یک غزل دلنشین این غزل ده بیت است
یکشنبه 15 بهمنماه سال 1391 20:28
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است در دم که تو دیدم چه که دردم به دل افتاد بنشین که مرا از تو بسی غم بدل افتاد این غزل ده بیت است منصور
-
بیتی از یک غزل از دل برخاسته
یکشنبه 15 بهمنماه سال 1391 16:48
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است تو که با هر نظری برده بری پرده نشین بهر خلقی نظری کن به یسار و به یمین تا دیگر بار شیرین کام باشید منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
شنبه 14 بهمنماه سال 1391 21:38
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است کی تو را خاطر ز خود ای نازنین یکدم زدود هر کجا بنشسته ام در خاطرم یاد تو بود تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
مطلع غزل ( ماهی تشنه لب )
شنبه 14 بهمنماه سال 1391 17:38
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است من ماهی لب تشنه ام بر خود ندیدم آب را و ز او گریزم دمبدم او می کشد قلاب را ابیات بیشتر از این غزل در اسمان شعر بلاگفا منصور
-
بیتی از یک غزل
شنبه 14 بهمنماه سال 1391 00:31
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است ناله زد مرغ حق و من ز تو را یاد افتاد آنچنانی که به دل ناوک و فریاد افتاد تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
جمعه 13 بهمنماه سال 1391 20:48
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شاه دل خال لبت را چه تمنا دارد گر گدا گشته به نزدت نه که پروا دارد شیرین کام باشید منصور
-
بیتی از یک غزل از دل برخاسته
جمعه 13 بهمنماه سال 1391 19:38
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گفتمش این دل و این سنگ جفا زود بزن نه به پنهان که عیان بر دل پر دود بزن تا بار دگر خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
جمعه 13 بهمنماه سال 1391 12:28
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است گر چه بر پای دلم از غم دوران سنگ است بازم این دل ز پی ات در پی یک آهنگ است تا دگر بار شیرین کام باشید منصور
-
ابیاتی از یک غزل از دل برخاسته .
پنجشنبه 12 بهمنماه سال 1391 19:17
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است خوابت به غزل شنیده بودم خوابیـــده تو را ندیده بودم ای آنکه تو چون غزال خوابی بیدار چرا تو در نقابی ؟ این سزوده ده بیت است منصور
-
بیتی از یک غزل از دل برخاسته
پنجشنبه 12 بهمنماه سال 1391 17:29
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است طفل دل بازم تو را امشب گدایی می کند شد یتیم روی تو بس بینوایی می کند تا دگر بار شاد باشید منصور
-
بیتی از یک غزل از دل برخاسته
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 05:55
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است سنگدلی ؟ یا که من از نازکی دل پیرم ؟ دارم از این همه غم بی تو که من می میرم تا دگر بار شاد باشید منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
سهشنبه 10 بهمنماه سال 1391 14:15
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است با بیتی بداهه میلاد پیامبر رحمت مبارکباد روی زیبای محمد (ص) چو که آمد به وجود بر سر کنگره ی عــرش ز او ولوله بود تا دگر بار شیرین کام باشید منصور
-
بیتی از یک غزل دلنشین این غزل ده بیت است
سهشنبه 10 بهمنماه سال 1391 13:35
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است خونم به دل و غم به بر و جان شده تبدار دستم به در و دیده تر و دست نگهدار این غزل ده بیت است منصور
-
بیتی از یک غزل از دل برخاسته
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1391 18:26
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است سیل غم بازم مرا امشب تماشا می کند و ز برای هجمه ای دارد چه بلوا می کند تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
شنبه 7 بهمنماه سال 1391 18:20
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شب از غم گیسویت شوریده سری دارم بر کـــوی تو من جانا دائم گـــذری دارم تا دگر بار شاد باشید منصور
-
بیتی از یک دو بیتی
شنبه 7 بهمنماه سال 1391 17:04
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است چرا اندر دل من خانه کردی ؟ بگشتی خانه در ویرانه کردی ؟ تا بار دگر شیرین کام باشید منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
جمعه 6 بهمنماه سال 1391 13:28
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است آن چاه زنخ بسکه به نخ دل بکشیده حالی دل ما را که در این سلک ندیده تا بار دگر شیرین کام باشید منصور
-
بیتی از یک غزل دلنشین این غزل ده بیت است
پنجشنبه 5 بهمنماه سال 1391 20:09
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است دستم از بهر وصالت همه شب سوی خداست امشب از کوی تو بوی گل نسرین به هواست این غزل ده بیت است منصور
-
بیتی از یک غزل دلنشین این غزل ده بیت است
چهارشنبه 4 بهمنماه سال 1391 20:02
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شب آمد بازم آواز شب آویز بگوید از چه خوابیدی تو بر خیز این غزل ده بیت است منصور
-
بیتی بداهه که امید است غزلی دلنشین گردد
سهشنبه 3 بهمنماه سال 1391 20:06
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است شوری دگر از دیدن رویت به هوا خاست پای تو به هر جاست دو چشم منم آن جاست تا دگر بار خدا نگهدار منصور
-
بیتی از یک غزل دلنشین این غزل هفت بیت است
سهشنبه 3 بهمنماه سال 1391 17:41
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است بنشین که مرا بس سخن از روی تو باشد چون شب بشود گفته ز گیسوی تو باشد تا دگر بار بخت یار خدا نگهدار منصور
-
بیتی از یک غزل دلنشین این غزل هفت بیت است
یکشنبه 1 بهمنماه سال 1391 20:19
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است هر که بر دامنت ای گل ز نگاهی آویخت لاجرم هم نتواند ز کــمان تو گریخت تا دگر بار شاد باشید منصور