این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
مهرت افتاد بدل سر بشد از تدبیرم
امشب ار وصل نگردد ز غمت می میرم
هر چه یلدا گذرد شاهد هجر من و توست
نه که امشب همه شب از تو چنین شبگیرم
دل منصور گرفتی سر جان آمده ای ؟
عمری از دست شد و از غم هجران پیرم
گوش اگر گوش من و ناصح اگر پند دهد
نکنم گوش که دل ره ندهد تذکیرم
تذکیر = پند دادن . نصیحت کردن
شب یلدای شما همراهان شاد بادا منصور
قشنگه