این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دل شوریده ام امشب به هوایی دگرست
بیخود از خود شدم و فکر خدایی دگرست
نه به دنبال دو چشمش نه که اغاز نیاز
نه که یارم نه که جامم نه که جایی دگرست
نه که عشقی نه که مهری نه که شوری نه سرور
نه که ماهی نه که آهی نه وفایی دگرست
نه کتابی نه که تابی نه که خوابی نه که راه
نه امیدی نه نویدی نه صفایی دگرست
بسکه بر شرک شدم گشته دلم مشرک محض
بازم این بار دلم فکر خدایی دگرست
گر چه منصور به دنبال هوایی دگرست
دل او در پی یک راه و بهائی دگرست
این غزل دوازده بیت است تا دگر دیدار شاد باشید منصور
سلام
بشما دوست خوبم
جملاتی از الهی نامه ی منصور گروسی
الهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
به ملائکت کرامتم دادی
............................... مشهور شدم
گفتی که شفاعتت کنم
................................... ز طاعتت دور شدم
گفتی بهشتت دهم
.................................... مسرور شدم
گفتی تو از آن منی
............................... مغرور شدم
منصور توام
..................... ببخش اگر کور شدم