این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
از بسکه غزل بهر تو ای یار سرودم
نزد دگــــــران ابله و دیوانه نمودم
دل میان آن دو ابرو شـــــد ز تاب
کز میانش مستی آرد چون شراب
هر چـــه آب از دیده بر این آتش دل ریخــتم
شعله ور تر گشت و خاموشی نشد بر این لهیب
تا دیگر بار دل زیبا پسند شما عزیزان شاد باد منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ابیاتی از یک غزل از دل برخاسته
نام غزل (( جلوه ی فروردین )) تعداد بیت پانزده
سخت عجب مانده سرم بر سر این سرٌ وجود
راحت زخـــم مـــرا مــــرهم درد آگـــین داد
گر چه در چنبر زلف و به کــمندت نه کــمند
ولـــی انگار گـــدایی به من مسکـــین داد
و ر غزل داد به منصور و ترنم به خیـــال
به تو بوی گل و هم نرگس و هم نسرین داد
ابیات بیشتر از این غزل در اینجا http://asemanesher.blogfa.com/88071.aspx بخوانید
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ساقیا چون خم می گر چه بجوش آمده ام
به غـــزل باغ تو من بهر خروش آمده ام
دل زیبا پسندتان شاد باد منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
مگو از سوزشم بر لب نفس شد
بسوز ای دل سزای تو قفس شد
ابیات بیشتر در بلاگفا دل زیبا پسندتان شاد باد منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
سیب رویش گر نصیب من مسکین باشد
این نصیب از سیب او هم که چه تسکین باشد
این غزل هشت بیت است منصور