این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
دست او بر چنگ و چنگم موی او
او به ساز گوش و من بر ساز دل
تا بار دگر خدا نگهدار منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بزن مطرب که ســازت بر فغانست
بخون افتاده دل ز آن خون چکانست
تا دگر سرایش شاد باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
چه شور و غمزه در آن صورت خوشاب افتاد ؟
که ساز و مطرب و ساقی به پیچ و تاب افتاد
این غزل هفت بیت است تا بار دگر شاد باشید منصور