این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
سلامت کـــــنم ای قلم با سلامی بلیغ
چسانی که دل را کشی از تکی بر ستیغ
سلامت کـــــنم ای قــــــلم با ندائی بلند
به دستی ولی جان و دل کرده ای در کمند
این غزل هفت بیت گردید تا دگر بار بهار دل باشید منصور
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
باد بهـــــار آمد و یاد نگارم کــــــنار
تا که خـــبر آردم از گل و روی نگار
کز پی آن ســلسله بــــوی عبیر آیدم
سلسله وار آورد نغمه ی خوش را هزار
سعی من این بود و هست تا که بگیرم کنار
تا چـــه رســد بنده را لطف خداوندگار
گــــر بنماید رخ اش یا به جفا بر زند
رحمت از او باشدی ما به دل امیدوار
و ر چه ز منصور شد بی نگهش دم قرار
عاشق اگر صادقست غم بخورد آشکار
تا دگر بار دل زیبای شما بهاری باد منصور