این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
روزی که مرا به دم بریدند
نافم به رخ ام غمم ندیدند
معلوم نشد چرا ز عشقت
جــــامی ز بلا برم خریدند
هی ناله زدم به گاه زادن
دستی به سر دلم کشیدند
این غزل چهارده بیت است شاد باشید منصور