این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است و این غزل دوازده بیت گردید که ابیاتی دیگر تقدیم این زمستان رفت و بازم شد بهار جلوه ی نوروز و بلــبل بی قــرار یادت آید کوره راه پر ز برف ؟ تا به ده رفتیم و آتش در کنار ؟ یادت آید بوسه ای دادی به من ؟ گفتی از یلــــدا بماند یادگار ؟ یادت آید پشت شیشه در اتاق تیر و قلبی را کشیدی با بخار ؟ می شود یلدا و منصور و تو باز ؟ ای امان از دست و بند روزگار تا دگر روز خدا نگهدار منصور |