این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
انجا که سخن از گل و آواز بهارست
آوا ز هزارست
غم از چه خوری بلبل زیرک ز زمستان ؟
نزدیک بهارست
مستوری منصور در این نظم چو قندش
بیرون ز شمارست
تا سروده ای دگر خدا نگهدارتان باد منصور