این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
مه نماند که تو را ای مه پنهانی من
نشدی کس که پریشان چو پریشانی من
گر نوشتند غریب است به پیشانی من
کس ندیدست غریبی که به نادانی من
این غزل هفت بیت گردید تا دگر بار بهار دل باشید منصور