این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
ز آتش عشقی دل من در گرفت
شعله ی آن خاست به پیکر گرفت
آتش آن پیکر و تن گـــــر گرفت
دست بشد دامن داور گــــرفت
تا مطلع و بیت دگر ای یار وفا دار شادی ببرت باد خدای تو نگهدار