این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
پیش خورشید رخت اختر و مه شبگیرند
نزد آن روی تو هم سنبل و گل میمیرند
نظر از چشم تو بر جای دگر نتوان کرد
دگــــران را نتــوان دید که بر تزویرند
من از آن ناوک دلدوز شدم محو جمال
خلقی اندر پی رویت چه ز غم میمیرند
نقش آن صورت زیبای تو کردم به خیال
یادم آمد که تو جانی و همه تصویرند
چو که آن صورت زیباش بکردند وجود
بس کنیزان درش لعبت در کشمیرند
گر چه منصور غزلخوان تو شد در همه عمر
آشنایان به هجرت به ابد دل گــیرند
کامل این غزل را در اینجا http://shaeran-shaeran.mihanblog.com/post/22/ بخوانید
سلام
دوست عزیز
به خانه ی نظرات خوش امدی
انکس که منت عبادتش را بر خلایق دارد بر خلایق عبادت میکند نه خدا
سلام من عاشق وبتونم
من خودم شعرمیگم
دوست دارم شعرای منم تو وبتون قراربدید
سلام دوست عزیز و گرامی وبلاگ اسمان شعر و غزل مخصوص اشعار و سرایشهای منصور میباشدو به دو علت از چنین کاری معذورم در صورتیکه اشعار شما در این وبلاگ قرار گیرددوستان دیگری هستند که چنین تقاضایی نموده اند و وبلاگ از شخصی تبدیل به عمومی میگرددو اگر اشعار شما را در اسمان شعر و غزل قرار دهم مسئولیت اشعار شما را از نظر محتوا قبول مینمایم به این دو علت عذرم را بپذیرید , و زدن یک وبلاگ در هر سروری بسیار کار ساده و بی هزینه ای است وبلاگی را افتتاح نمایید و در صورتیکه به مشکل بر خوردید من در خدمت شما جهت راهنمایی هستم و پس از اینکه مدتی از تاسیس وبلاگتان گذشت امکان تبادل لینک با اسمان شعر و غزل مقدور و در لینک اسمان شعر و غزل قرار گرفته و تبادل لینک مینماییم موفق و کامروا باشید