این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است
بیتی از یک سروده ی از دل برخاسته
نمیدانم چرا امشب دلم یاد از وطن کرده
هوای یک نگاهی ز آن گل و ز آن پاره تن کرده
تا دگر روز پیروز باشید منصور
نمیدانم چرا امشب دلم یاد از وطن کرده هوای یک نگاهی ز آن گل و ز آن پاره تن کرده ...خوشا یادت که از گل کرده یادیبه ما هم وصف گل را یاد دادیزمین بی گُل ندارد رنگ و بوییجهان بی گُل نیافزاید به شادیقربان شکرگویه های منصور خان بوده وهستیمعزت زیاد عزیز!
نمیدانم چرا امشب دلم یاد از وطن کرده
هوای یک نگاهی ز آن گل و ز آن پاره تن کرده
...
خوشا یادت که از گل کرده یادی
به ما هم وصف گل را یاد دادی
زمین بی گُل ندارد رنگ و بویی
جهان بی گُل نیافزاید به شادی
قربان شکرگویه های منصور خان بوده وهستیم
عزت زیاد عزیز!